بند بند از هم گسست این قلب طوفان دیده ام / روی تخت افتاده ای آقای باران دیده ام
نذر کردم دردهایت مال منباشد عزیز / دردهایت مال من، انگار درمان دیده ام
قند می ریزد ز لب هایت همه دم ،رهبرا / خوشه خوشه بر لبت خرمای کرمان دیده ام
نطق های آتشینم برده کف از دشمنان / بازی نطقت تیغه فولاد زنجان دیده ام
تو همان اوجی که بالاتر زماه و انجمی / در هوایت صد هزار عباس دوران دیده ام
نذرهای من ردیف شعر را تغییر داد / بهر تو امن یجیب از دست قرآن چیده ام
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :
موضوع :
-مطالب- , دانشجو وبسیجی , ,